{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Component
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مولفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی رباتیک ]
اجزا
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
توزیع
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
مولفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مؤلفه
معنی Component, معنی Cخوحخئثئف, معنی Component, معنی اصطلاح Component, معادل Component, Component چی میشه؟, Component یعنی چی؟, Component synonym, Component definition,
معنی Asphyxiant
,
معنی testator
,
ترجمه testator
به فارسی,
معنی (.vda &.jretni &.jda &.n):پیش، پیشین، جلوی، درجلو پیشروها و واقع در جلو قبلی، (perp): پیشوند بمعنی پیش و جلو قبلا و ,
,
ترجمه (.vda &.jretni &.jda &.n):پیش، پیشین، جلوی، درجلو پیشروها و واقع در جلو قبلی، (perp): پیشوند بمعنی پیش و جلو قبلا و ,
به انگلیسی,
معنی Stakeholders
,
ترجمه Stakeholders
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی